كيانكيان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

دل نوشته هاي يه مامان عاشق

هيجده ماهگي

1392/9/22 11:12
نویسنده : مامان كيان
204 بازدید
اشتراک گذاری

36 ساعت تب، يك روز لنگ لنگان راه رفتن، يكمي غرغر و البته در كل اخلاق خوب و شيطوني در حد معمول و فقط كم خوابي مامان شد سهم ما از واكسن هيجده ماهگي. خدا رو شكر برخلاف شنيده ها شربت استامينافن هر 4 ساعت يكبار براي كيان اثر داشت و نه خيلي تبش بالا رفت و نه از اون بي حالي ناشي از تب خبري بود. درد پاش هم با بازي و راه رفتن و شيطوني از يادش ميرفت. بعد از يك هفته هم يه كوچولو تب كرد و پاهاش دونه ريخت كه اونم فقط يكم خارش داشت و زود خوب شد. از اين واكسن و ماجراهاش كه بگذريم ميرسيم به كيان خان يك سال و نيمه كه

دور خونه راه ميره و حرف ميزنه حرف ميزنه حرف ميزنه حالا اين كه چي ميگه مهم نيست مهم اينه كه هر نو ع صدا و كلمه اي كه براش جالبه ميگه. با خودش يكم فكر ميكنه بعد يه كلمه ميسازه. به كلماتي كه بلده صفت ميده ميده مثلا عمو آآ،‌ بابا دوگو، توپ بال،‌مامان باگولي و ..... شبها كه ميخواد بخوابه تمام كلماتي كه بلده رو مرور ميكنه و ما بايد بگيم مثلا ماه رفته لالا، عمو رفته لالا و.....تا ايشون رضايت بدن بخوابن.

و البته بزرگترين تغييرش اينه كه دائم بمن چسبيده و اگه يك لحظه ازش دور بشم گريه رو سر ميده و اين شده بزرگترين معضل زندگي ما.

غذا كمتر ميخوره ولي عاشق كشمش و پر زردآلو و ميوه هاي خشك. يعني هر لحظه حتي نصفه شب بش اينا رو بدي ميخوره.

كتاب خوندن يه بخش جدانشدني از هر روز كيانه و البته كه بايد با ادا و سر و صدا همراه باشه. يعني حتما بايد صداي حيوونا و شخصيتها رو براش دربياري وگرنه قبول نداره.

اينم از آخرين نسخه كلماتي كه كيان ياد گرفته:

نالون: نايلون  ، تونل،  پتو،  حوله، نني : نبات،‌  بولو: هم پلو هم برو، بادو : بادوم،  داگو: چاقو،  لبو،       اب: ابر،  ماه،  بالي: بارون،‌ اينه، اونه، عط: عطر، توت،  ناني: نارنگي و نارنجي، ايناااا: ايناهاش، تو : ترش،  لام: لامپ و بابا ببن: بابا بهمن. البته اين آخري رو فقط يكبار گفته

ديگه اينكه انقدر مهربون و دوست داشتني تر از قبل شده كه دلت ميخواد همش ماچش كني و فكر كنم اين بزرگترين معضل زندگي كيان شده كه بايد همش از دست ما فرار كنه.

و خداي مهربونم متشكرم بخاطر تمام اين لحظات زيبا كه ما ميتونيم در كنار اين فرشته زمينيت تجربه كنيم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان دنیا
24 آذر 92 21:07
واقعا باید خدا رو برای تک تک این لحظات شاکر بود.هر لحظتون در کنار هم سرشار از عشق وشوق و سلامتی باشه. این آقا کیان نازنین نامزد نمی خواد ممنون ماماني به همچنين براي شما خصوصا در كنار دنيا جوجوي خودم. جيگر اين نامزدو البته ميدوني كه اين دوره زمونه بچه ها هر تصميمي بخوان ميگيرن
نرگس مامان طاها و تارا
26 آذر 92 13:48
به به مراسم خواستگاري و عروس و دوماد كه به راهِ.خوبه والا مردم چطوري دخترشون شوهر مي دن نشاط عزيزم،تو خيلي مهربوني و همين باعث شده يه پسر مهربونم گيرت بياد مرسي ماماني شما هميشه لطف داري
عمه جون
27 آذر 92 11:50
ای وایییی دیر رسیدم. الهی من فداش بشم جوجومو که تو تب و لنگ لنگان هم باید شیطونیش رو بکنه. مامان باگولی یادته نوزادیش رو، زردیش و ختنه اش رو؟ چقدر مظلوم بود. حالا هم این کیان همون کیانه، بچه همون مامان باباس. خیلی خوشحالم که روز به روز داره پیشرفت میکنه. و خوشحالترم که شخصیت مهربونی داره. مامان باگولی، بابا دوگو بدون من نرید خواستگاریااااااااااااااااا آره والا دقيقا به مامان باباش رفته. از اين صفتهاي جديدمون هم خيلي خوشم اومده. فك كنم اونموقع انقد كه كيان عمه و خاله اش رو تحويل ميگيره مارو نگيره
نغمه
3 دی 92 5:12
vayyy yani khili bahal booooood koli khandidam , ishala hamishe salamat bashe ke betoone koli sheitooni kone fesghele man... darzemn khaleeeeeeeeeeee migehaaaaaaaaaaaa shenidam ke migamaaaaaaaaa وای که این خاله گفتنش واقعا چسبید معلوم بود بلده فسقلی ولی نمیگه
زینب مامان آرتین
8 دی 92 11:18
عزیزم ممنون که به ما سر میزنید. من شمارو لینک کردم.. کیان عزیزو ببوس متشكرم وبلاگ شما هم پره از ايده هاي جالب من هم شما رو لينك كردم.
سعیده ، مامان هومان
11 دی 92 18:29
ای جانم قربونش برم من که اینقدر شیرین زبونییییییییییییی می کنه:هومان من که فقط چند کلمه می گه و برای همه خواسته های دیگه اش از پانتومیم استفاده می کنهاما در مورد چسبیدن به من و فرار از دست من برای چلوندن و بوسیدن بی اندازه مث کیان جووونمه اشكال نداره ماماني اين بچه ها انقدر زبلن مطمئن باش همه چي رو بلده فقط نميگه كيان بعضي وقتها يه كلماتي ميگه كه عمرا بذهنت خطور كنه ممكنه اينو بلد باشه.تا الان به نظر من هيجده ماهگي يكي از شيرينترين ماههاي اين فسقليهاست.