كيانكيان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

دل نوشته هاي يه مامان عاشق

قصه گويي

1392/11/28 9:03
نویسنده : مامان كيان
296 بازدید
اشتراک گذاری

كيان عاشق كتاب. بيشتر از همه عاشق ورق زدن كتاب و پرسيدن اسم اشياء داخل كتاب دائم اشاره ميكنه ميگه اين؟ و ما بايد اسمشو بگيم و دوباره صدباره ميپرسه اين؟ و از اين بازي كلي لذت ميبره. هر وقت داره شيطوني ميكنه اگه كتابهاي مورد علاقه شو بياري آروم ميشه. ديروز در كمال ناباوري ديدم داره با عروسك ببري كه گل سرسبد عروسكهاشه بازي ميكنه و از كتابي كه عمه اش تازگي براش خريده و خونده هرچي يادش مونده براي عروسكش تعريف ميكنه. اسم كتاب هست شب بخير كوپي و جريانش اينه كه ساعت كوپي زنگ ميزنه و بهش ميگه كوپي وقت خوابه اما كوپي ميگه من خوابم نمياد. همه اسباب بازيهاي كوپي يكي يكي باهاش خداحافظي ميكنن ميرن بخوابن اما كوپي باز هم ميگه خوابم نمياد. حالا روايت داستان از زبان كيان:

تيك تاك تيك تاك. كوپي لالا. نه نه . لگو. كتاب. آم (ماشين). لامپ لالا. اما كوپي نه نهنیشخند

يه كتاب سفره اي داره به اسم اين جاي پاي كيه؟ كه اسم روباه رو از اين كتاب ياد گرفته و خيلي هم دوسش داره. جريان اين كتاب هم اينه كه يه جاي پاي بزرگ هست كه معلوم نيست مال چه حيوونيه تا بالاخره معلوم ميشه جاي پاي خرسه و حالا روايت كيان:

پاي ماكاكا(مارمولك)؟  نه نه نه. پاي اگوش(خرگوش)؟ نه نه نه. اوباه پا؟ نه نه نه. شير پا؟ نه نه نه و البته همه اينها رو با صداي كلفت و لبهاي غنچه ميگه كه وسطش دلم ميخواد بپرم بغلش كنم و حسابي فشارش بدم.

از اينكه پسرم جزئيات كتاب رو بخاطر سپرده و انقدر جالب اون رو روايت ميكنه شگفت زده شدم. خوشحالم كه كتاب خوندن يكي از عادتهاي روزمره كيان شده و اميدوارم اين عادت رو هيچ وقت ترك نكنه. البته اميدوارم براي انتخاب درست كتاب كمكش كنم كه از همين حالا ياد بگيره متن خوب رو از بد تشخيص بده.

كيان در روزهاي پاياني سال و روزهاي پاياني بيست ماهگي شيرين زبون تر از هميشه شده. يكي از مهمترين تغييراتش علاقه اش به ياد گرفتن اسمهاست: كيان اوواقا (كيان اخوت) .ن آط (نشاط). فاطيمه (فاطمه). نگين . نمه (نغمه). كينانا (كيانا) و همچنين اسم ماشينها: تيليلي (تريلي). آلوما (آمبولانس) و اسم خوردنيها: (سيمينه (سيب زميني). تم تم (تخم مرغ). پني (پنير). شووالا (لواشك). نمات (نبات). هپيج (هويج)

و خيلي علاقمند بكار بردن افعال. نميدونم معني اين فعلها رو درك ميكنه يا فقط تقليد صحبتهاي ماست اما بهرحال جالبه:

قوت: قورت دادن. نانا قطه: آهنگ قطع شد. لامپ سوخت. موو سياه بود: گربه سياه بود. بعد از كتاب خوندن ميگه تووم شد (تموم شد). نكن. وقتي موبايلم زنگ ميزنه ميگه مامان بيا يا مامان بدو. بويو (برو)

هيچ لذتي بالاتر از پيشرفت لحظه به لحظه پسرم نيست. انقدر برام لذت بخشه كه گاهي دلم ميخواد زمان در لحظه متوقف بشه. پسر عزيزم دوست دارم بخاطر احساسهاي خوبي كه به من ميدي و روزهاي سبزي كه براي همه خانواده ميسازي.

قوي باش،‌ صبور باش و بذار اين لذت براي ما ابدي باشه عشق من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله نغمه
7 اسفند 92 0:25
Man ta biam beresam kian jojo dige kolan ye allame harf mizane man nemidonamaaaaaaaaaaaaaaa chi bayad javab bedam mano agah konin az ghabl fesghel khan in zaboonesh o in karash dele mano borde, aghaaaaaaaaaa postesh koninnnnnnnnn خاله اگه بدوني كه چه زبوني ميريزه فسقلي. رگ خواب من و باباش هم اساسي دستشه