چسب و قیچی
دیروز بالاخره بعد مدتها فرصت شد بشینیم با کیان و یکم کاردستی درست کنیم. یکی از کارهایی که خودمم خیلی دوست دارم کار با قیچی و چسبه و البته بازی پاره کردن کاغذ. با استفاده از تجربه وبلاگ آرتین جون لوازم کار آماده شد و شروع:
اول که کیان خان پاستوریزه راضی نمیشد کاغذ پاره کنه حالا اگه بش میگفتی پاره نکن قطعا میکرد. خلاصه بعد از تلاش فراوان راضی شد. اول که سعی میکرد دو طرف کاغذو بکشه تا پاره بشه خوب کاغذ گلاسه هم به این راحتیها کوتاه نمیاد این شد که مجبور شدم سرشو یکم پاره کنم تا بتونه ادامه بده. از چسب زدن خیلی خوشش اومد ولی نمیدونم چسب من مونده بود یا کلا چسبای ماتیکی اینجورین باید خیلی فشار میداد تا یکم چسب به کاغذ بمونه. بعد هم همونطور که تو عکس شماره 3 میبینید با چه دقتی یه ضربه کاری به کاغذ میزد جهت چسبوندن. وسطاشم کاغذ به چسب میچسبید کلی مایه خنده اش بود(عکس5). حالا نوبت قیچیه. تو عکس 6 تلاش برای جفت و جور کردن قیچی تو انگشتای کوچولوش و در عکس هفت هم با دقت زیاد داره قیچی میکنه. در حین کار احساس کرد که شاید با دست چپ راحتتره. با یکمی تلاش موفق شد اما خب ظاهرا کار با همون دست راست بهتر بود براش. عکس آخر هم حاصل نهایی کار با قیچی. برای هردومون تجربه خوب و جالبی بود و کلی بهمون خوش گذشت. ممنون از مامان زینب جون که تجربه های خوبشون رو به اشتراک میزارن.