و اینک سه سالگی
آخ جون تولد
یه روز خوب وعالی و فوق العاده بیش از همه بخاطر اینکه به کیان خوش گذشت. انقد برای همه چیز ذوق داشت که حد نداره. حتی کادوهایی که قبلا خودش داشت رو هم براشون ذوق میکرد. از مدتها قبل بخاطر علاقه زیادی که به ماشین آتش نشانی داشت به فکر افتادم که تم تولد امسالش رو آتش نشان بگیرم. البته چون یکدفعه تصمیم گرفتیم که یک هفته زودتر مهمونی رو برگزار کنیم تقریباً همه کارها عجله ای شد ولی خداروشکر همه چیز خوب پیش رفت. بنظرم امسال بهتر از سالهای قبل برگزار شد چون خودش همه چیز رو خیلی دوست داشت خصوصا ماشین آتش نشانی که بابا بهمن بهش کادو داد. از مدتی پیش هم میخواستیم یسر به ایستگاه آتش نشانی بزنیم که تولد کیان سر خیر شد و بالاخره یه روز رفتیم. اونجا خیلی باهامون همکاری کردن و اجازه دادن ما اونجا هرکاری میخوایم بکنیم. البته بماند که آقا کیان اون روز نخوابیده بود و خیلی سرحال نبود ولی خیلی دوست داشت و اتفاقا همون روز مانور داشتن و در حال تمرین بودن که خیلی جالب بود.
از اینکه کیان عزیز رو داریم خیلی خوشحالیم و شکرگذار.دنیای زیبا و ساده کودکی همه چیز رو تحت الشعاع خودش قرار میده. خونه ای که توش بچه باشه غم راه نداره تا وقتی که خودت هم همراهش بچگی کنی و از ساده ترین چیزها لذت ببری. تا وقتی دنیا رو از دریچه چشم اونها نگاه کنی و زیباییها رو ببینی. خدایا ممنون بخاطر سه سال از بهترین سالهای زندگی که نصیبمون کردی و ممنون از اینکه ما رو لایق پدر و مادر بودن یکی از فوق العاده ترین فرشته هات کردی.
بقول یکی از آهنگهای سیروان خسروی که این روزها زیاد زمزمه میکنم: دوست دارم زندگی رو، دوست دارم زندگی رو .......