كيانكيان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

دل نوشته هاي يه مامان عاشق

روزمرگي

1392/8/2 11:16
نویسنده : مامان كيان
204 بازدید
اشتراک گذاری

شب عيده و من دوست داشتم سه تايي كنار هم باشيم. اما خوب بابا بهمن شيفت عصره و دير مياد. من و كيان شايد بريم يجايي كه جشنه. شايد. ولي كلا حسش نيست. از اينكه بعضي وقتا كلا حسش نيست از خودم بدم مياد. از اينكه  كيان رو تو خونه نگه دارم و حتي وقتي داره بازي ميكنه همراهيش نكنم و فقط نگاش كنم هم از خودم بدم مياد. نميدونم اين حس طبيعيه يا از تنبليه. ميدونم كه حيفه فرصتها رو از دست بدم اما همش احتياج به يكي دارم من رو هل بده جلو. اين ماشين روزگار يه مدت واسه ما پنچر شده انگار. پسر نازنينم اميدوارم بعدها فقط روزهاي خوش و شاد و پر هيجان يادت بياد و اين روزهاي رخوت و بي حوصلگي مامان يادت نمونه.

حالا كه يكم غر زدم از كارهاي جديدت بگم.
تازگيها دوست داري سربسر بقيه بذاري. مياي كه يه چيزي بهش بدي وسط راه بر ميگردي. موقع غذا خوردن الكي روتو برميگردوني بعدش ميخندي و غذاتو ميخوري. دستتو مثلا ميذاري لاي در كابينت و الكي جيغ ميزني بعد كه ميايم سراغت ميخندي.

دايره جملات دو كلمه ايت بيشتر شده و هرچي هم ازت بپرسيم يك كلمه اي جواب ميدي. كيان كجا بودي؟ دَدَر. كيان چي ميخوره؟ بَه. كيان كجا رفتي؟ بالا. كيان چيكار ميكنه باري (يعني بازي). كيان كي اومده؟ بابات (جديدا به بابا بهمن ميگه بابات با ت غليظ). كيان كجا ميخوابه؟ تخت.

و جديدترين كلمات اضافه شده به دايره لغات كيان:

آلو همون آلو

انور يعني انگور

از بس بش گفتم اين بده دست نزن راه ميره ميگه بده

لل یعنی سطل

موقع باز و بسته كردن در خونه اش كه باباش براش درست ميكنه ميگه دووووووود

اونه يعني خونه

ناني يعني نازي

آم يعني ماشين

به آقا قبلا ميگفت آگا حالا ميگه آ آ

پوت يعني پوست بگير برام كه البته فقط براي خيار كاربرد داره

زندگي با يك كودك نوپا آدم رو بخودش مياره. فقط موندم چرا اين روزها اين همه هيجان و جنب و جوش كيان روزمرگي من رو از بين نميبره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سعیده ، مامان هومان
2 آبان 92 1:09
تمام حرف دل من ...حسشو ندارم، و گفتگوی درونی که چه مامان بدی هستم...وقتی هومان ازم می خواد دنبالش بدو ومن سرشو به یه کار دیگه گرم می کنم چون حالشو ندارم باهاش بازی کنم، از خودم ناراحت میشم وخیلی چیزای شبیه به این ...مامان کیان شما که خودتو باید محق بدونی چون سر کار میرین ولی من.. / بگذریما .به به به این گل پسرمون که اینقدر شیرین زبون و خوشمزه است


مامان سعيده جون باور كن شاغل و غير شاغل نداره فك كنم درد مشتركه. شايد بايد يكم كودك درونمون رو به جنب و جوش وادار كنيم.
اگه ميشد كيان و هومان همديگه رو ميديدن چه خوب ميشدا. اينورا اومدين حتما به ما سر بزنين
عمه جون
7 آبان 92 23:41
به نظر من حق تمام آدماس که گاهی بی حوصله باشن. گاهی دلشون بخواد فقط بشینن و نظاره کنن. عذاب وجدان نداشته باش. تو هم هرچقدر مادر خوبی باشی بالاخره انسانی و گاهی نیاز داری یکم بشینی و بی حوصله باشی. و مطمئن باش این زمان ، یکی از اون زمانهاییه که درواقع انسان داره خودش رو آماده میکنه، و درنگ کرده برای یک قدم به جلو. معمولا بهترین ایده ها بعد از سپری شدن این زمان به ذهن آدم میرسه. پس بهش فرصت بده خودش بگذره.
در ضمن من قربون اون فسقل خان شما برم که اینطور داره زبون ریزی میکنه. یعنی باید اعتراف کنم دلم بدجور براش ضعف میره


مرسي عمه جون. درست ميگي اما هميشه آدم از خودش بيش از حد انتظار داره.
خاله نغمه
9 آبان 92 23:13
dastoooooooo jigooooooooooooo horaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
khale naghmehhhhhhhhh ba setade rohie dehi be rekhvat zadegan vared mishavadddddddddddddddd
yohooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooo


jaaaaaaan be in khale. vaghean roohie gereftam az in hame roohie