روزهای پرامید
وقتی به یکی از آرزهای بزرگت میرسی، وقتی که دعاها و نذر و نیازهات از لابلای هزاران دعا و خواسته میرسه اون بالا و مستقیم بهت برمیگرده و وقتی دیگه هیچ بهانه ای نداری برای غر زدن و گله کردن وقتشه که بیای و بنویسی از زیباترین لحظه های زندگیت. لحظه های قشنگ و شیرین و در عین حال عجیب و درهم برهم. اولش انقدر نگران بودم که حتی جرات نداشتم خوشحال باشم ولی حالا با وجود نتایج غربالگری نه زیاد خوب و یکمی مشکوک امیدوارم به روزهای روشن تر، روزهایی که پیش رو داریم و برای شروعش لحظه شماری میکنیم. توکل میکنیم به همون خدایی که ازش خواستیم و بزرگوارانه بهمون بخشید و باز هم ازش میخوایم که خیرش رو در سلامتی و آرامش خانواده مون قرار بده و بزرگترین هدیه ای که میخواد بهمون بده بی کم و کاست باشه و ما هم لایق پدر و مادر بودن چنین فرشته ای. همچنان که تاکنون برایمان مقدر کرده بود.
خدایا آرزو دارم صبر و آرامشی بی پایان برای همه منتظران فرشته های کوچک