يه بوس كوچولو
كيان از ديروز ياد گرفته صورت منو با اون دستاي مهربون كوچولوش ميگيره و يه بوس كوچولو به لپ مامانش ميكنه. واي كه اون لحظه چقدر اين حس دلنشين و لذت بخشه كه نفسش رو روي صورتت حس كني و بدوني كه واقعا با تمام حسش خودشو بهت ميچسبونه. وقتي ذوق و شوق و خنده هاي من رو ديد ديگه بيخيال نميشد بارها و بارها اين كار رو تكرار ميكرد و بعد با غش غش خنده خودشو روي تخت مينداخت مثل كاري كه من ميكردم. لذت بخش تر از اون وقتي بود كه وقتي بهش ميگفتم باباجون مامانجون خاله يا حتي بابا رو بوس كن باز ميگفت ماماني و منو بوس ميكرد. يه احساس غرور و شعف فوق العاده. البته قبل از من همه عروسكاشو بوس ميكرد اما از ديروز تا حالا انگار مامانشو هم قد عروسكاش دوست داره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی