برف
وقتي در دوره بازگشت 12-10 ساله تو اصفهان برف مياد همين ميشه كه ما برف نديدگان ذوق زده سرمون رو از پنجره ها بيرون بياريم و اين يك ذره پوره هاي برف رو لمس كنيم و مثل بچه ها لذت ببريم. عاشق آرامشي هستم كه تو بارش اين دونه هاي پنبه ايه. دلم ميخواد سرمو بالا ببرم،چشمهامو ببندم و اين آرامش رو با تمام ذرات وجودم لمس كنم. تو اين روزهاي سرد و بيروح زمستوني انگار جون تازه اي گرفتيم. كاش برف بشينه و بتونم تجربه تازه اي براي كيان درست كنم يعني اونقدر ميشه كه بتونيم آدم برفي درست كنيم. خدايا شكرت كه توي اين روزگار بي اميد و رخوت زده باز هم برامون دونه هاي اميد ميفرستي. اولش اينجوري شروع شد بعدش اينجوري شد چهارباغ اينجوري بود بعدش...
نویسنده :
مامان كيان
11:11